ویکیدیا میگه:
قصد ندارم در مورد بیوگرافی این موسیقیدان زیاد صحبت کنم، تنها به این نقل قول از وبلاگ آیتی لاین بسنده میکنم و بیشتر حول زیر و بم سبک موسیقی اون خواهم نوشت.
وجود سازهایی چون دف، تار، سه تار رنگ نویی به یکنواختی دیِز و بِمولهای گیتار داده و اون رو از خشکی اصلی در آورده.
از دیگر کارهای زیبای شهاب طلوعی ، افزودن اشعار اصیل پارسی از مولانا به آهنگهایش است که رنگ و بویی عرفانی هم به آلبومش بخشیده.
شهاب در ترکی از آلبومش با ناله از دل مولانا میگه:
موسیقی شهاب لایت و آرومه و آرامشی که نشئت گرفته از دل یه کولی هست رو به وضوح نشون میده. هر چند که گاهی این آرامش با اوج گیری شکسته میشه و نشاط و تحرک سبک اسپانیش رو به خودش میگیره و یک نواختی رو از اون دور میکنه.
تلفیق سنت و مدرنیته که چند سالیست در موسیقی داخلی و بعضا خارجی ما نیز رواج پیدا کرده، نقطهی عطفی در پختگی موسیقی ماست. پختگی که محسن نامجو، اوهام ، کیوسک و همینک شهاب طلوعی افقهای پهناور اون را برای ما به ارمغان آوردن.
به امید انتشار هر چه بیشتر موسیقیهای نو و پر محتوا !
تانگو یکی از رقص های مجلسی است و خاستگاه آن شهرهای بوئنوس آیرس آرژانتین و مونته ویدئو در اروگوئه هستند. سبک موزیکی که با این رقص همراه شده و گسترش یافت نیز به نام تانگو شهرت پیدا کرد.نوازندهای ایرانی به نام شهاب طلوعی، به تازگی آلبومی تحت عنوان تانگو پرسو یا تانگوی ایرانی را معرفی کرده که از جاذبهی شنیداری بالایی برخورداره.
قصد ندارم در مورد بیوگرافی این موسیقیدان زیاد صحبت کنم، تنها به این نقل قول از وبلاگ آیتی لاین بسنده میکنم و بیشتر حول زیر و بم سبک موسیقی اون خواهم نوشت.
شهاب در خانواده ای که همگی اهل موسیقی بودند با گیتار آشنا شد و در کنار برادرانش نواختن را فرا گرفت و با گذشت زمان استعداد خود را در این زمینه نشان داد و علاقه مند به مطالعه و تلفیق موسیقی ایرانی با دیگر سبکهای موسیقی شد.بعد از تحصیل در رشته صنایع چوب به تهران بازگشت و با حافظ ناظری پسر شهرام ناظری آشنا شد و با او به همکاری پرداخت، آموختن از استادن بزرگی همچون کامران کامکار و ابولحسن صبا (نوازنده گیتار جاز) و همنوازی با کامبیز رحمانی و فرهاد فقیه نیا در کنسرتهای مختلف بر تجربیات او افزود.شهاب طلوعی چند سال بعد به قصد تحصیل و فراگیری موسیقی راهی اسپانیا شد. پیدا کردن وجه اشتراکاتی میان موسیقی ایرانی و اسپانیایی موجب شد که به فکر تلفیق موسیقی ایرانی و فلامینکو بیافتد.پس از دریافت رتبه Nivel Alto که بالاترین درجه فلامینکو است دوباره به ایران بازگشت و شروع به بررسی سازهای سنتی ایرانی و استفاده از آنها در موسیقی فلامینکو کرد و کتابی با نام «شما هم میتواندی گیتار بنوازید» منتشر نمود.چندی بعد شهاب به جمهوری چک نقل مکان کرد و به همکاری و اجرای برنامه با هنرمندان مختلفی پرداخت. اولین آلبوم رسمی شهاب طلوعی اوایل امسال با نام Tango Perso یا تانگوی ایرانی منتشر شد که شامل 7 ترانه است.شهاب با انتشار این آلبوم سعی کرده تا فرهنگ موسیقیایی سنتی ایرانی را تا جایی که ممکن بوده با موسیقی کلاسیک اسپانیش ادغام کنه و به نوعی پیوندی بین این دو سبک متفاوت ایجاد کنه.
وجود سازهایی چون دف، تار، سه تار رنگ نویی به یکنواختی دیِز و بِمولهای گیتار داده و اون رو از خشکی اصلی در آورده.
از دیگر کارهای زیبای شهاب طلوعی ، افزودن اشعار اصیل پارسی از مولانا به آهنگهایش است که رنگ و بویی عرفانی هم به آلبومش بخشیده.
شهاب در ترکی از آلبومش با ناله از دل مولانا میگه:
من اگر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم نه ز خاکم نه ز آبم نه از این اهل زمانمو در جای دیگه:
نه ز بویم نه ز رنگم نه ز نامم نه ز ننگم حذر از تیر خدنگم که خدایی است کمانمتمهای دو چهارم ایرانی با تلفیق فلامینگو، سبکی نو از شهاب به ما نشان داده که هر چند در ابتدا کمی غریب جلوه میکنه ولی زیبا و گوشنواز هست.
موسیقی شهاب لایت و آرومه و آرامشی که نشئت گرفته از دل یه کولی هست رو به وضوح نشون میده. هر چند که گاهی این آرامش با اوج گیری شکسته میشه و نشاط و تحرک سبک اسپانیش رو به خودش میگیره و یک نواختی رو از اون دور میکنه.
تلفیق سنت و مدرنیته که چند سالیست در موسیقی داخلی و بعضا خارجی ما نیز رواج پیدا کرده، نقطهی عطفی در پختگی موسیقی ماست. پختگی که محسن نامجو، اوهام ، کیوسک و همینک شهاب طلوعی افقهای پهناور اون را برای ما به ارمغان آوردن.
به امید انتشار هر چه بیشتر موسیقیهای نو و پر محتوا !